یادداشت | "هاشمی زنده است" دروغ نیست
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، تاریخ را چه کسانی مینویسند؟ چه اندیشهای در میان کلمات جاری است تا انسان را به حقیقت مطلق رهنمون سازد و از گوارای اندیشهای ناب قدحی بر ما بنوشاند؟ فاصله میان حقیقت و دروغ چیست و آن چیزی که سبب تحریف میگردد، چه چیزی است؟
تغییر انسانها در روند تکاملی خویش به سمت مثبت یا منفی، آدمی را از گذشته خویش دور میکند و تلاش برای حذف حافظه تاریخی مردم، روندی است که مشترک مورد نظر و همراهانش بر آن همت میگمارند. به همین خاطر هر تلاشی برای نمایش تاریخ زندگی فرد ممنوع میشود و همراهان با این اقدام برخورد میکنند.
هاشمی زنده است، مستندی 100 دقیقهای به کارگردانی علی طادی است که برشی از زندگی آیت الله هاشمی رفسنجانی را به نمایش گذاشته و در مرکز سفیر فیلم تولید شد. این فیلم هم اکنون از طریق سایت سینما مارکت قابل دانلود میباشد.
زندگی هاشمی در این مستند به سه بخش تقسیم شده است. قبل از انقلاب اسلامی و حضور در کشورهای اروپایی و دوبار زندان، زمان رهبری امام خمینی و حضور در مصادر مهم کشور و رویایی که در سر دارد و بخش سوم بعد از رحلت امام خمینی و ریلگذاری اقتصادی انقلاب اسلامی توسط ایشان که تا به امروز نیز ادامه دارد.
غلامحسین کرباسچی، مرد اختلاس ایران که هاشمی از او حمایت هم کرد.
هاشمی قبل از انقلاب
بخش اول به دنبال روایتی از سفرهای خارجی هاشمی به کشورهای اروپایی دارد، او گواهینامه بینالمللی میگیرد و از کشورهای مختلف مثل آلمان، فرانسه و ... دیدن میکند. مستند آرشیوهای خوبی از دوران جنگ و مبارزه مردم علیه حکومت شاهنشاهی را به تصویر کشیده است.
صحنههایی که شاید کمتر از رسانه ملی به چشم میخورد و آنقدر فاجعه ظلم حکومت پهلوی به تصویر کشیده نشده است که برخی از طبقات جامعه تصور یک بهشت شداد را در ذهن پروراندهاند و دریغ از یک فریم از واقعیتهای پنهان مانده دوران پهلوی که به نمایش گذاشته شود.
هاشمی قبل از انقلاب دو بار به زندان افتاد و حتی در واپسین روزهای حکومت شاهنشاهی و پهلوی، اولین مسئولیت سیاسی خود را دریافت میکند که یکی از وظایفش انتخاب رئیس دولت موقت بود.
هاشمی دوران انقلاب
قبل از این حرفها، هاشمی در سفرهای تفریحی قبل از انقلاب خود به اروپا، رویای ژاپن_یزه شدن ایران را میدید و هرجا گام برمیداشت، با توجه به تجربهنگاری تمدن مدرن غرب بود. او در دوران رهبری امام خمینی پستهای زیادی را به اشغال خود در آورد. اولین حکم هاشمی در قاب قانونگذاری کلید خورد.
البته میل ایشان به تفریح بعد از انقلاب کم نشد و در کتاب خاطرات ایشان آمده است که در روز تاسوعا همراه با خانواده به سد لتیان رفتند. «با هلیکوپتر به سد لتیان آمدیم. بچهها هم تا ظهر کمکم رسیدند. مهدی و فاطی نیامدند. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچهها، خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم. بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است.
آب لتیان پایینتر از سطح آن در سال گذشته است. یک نفر چینی پیشبینی کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهای به قدرت 8/6 ریشتر در تهران روی خواهد داد. به همین خاطر بسیاری از مردم از تهران سفر کرده یا از خانه بیرون رفتهاند... آمدن ما به لتیان هم بیارتباط با این نیست. گرچه خودم اصلاً قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم.» 1
هاشمی بعد از انقلاب اسلامی مسئولیتهای زیادی را بر عهده میگیرد، رئیس مجلس شورای اسلامی، جانشین خبرگان رهبری، جانشینی فرمانده معظم کل قوا و ... بخشی از مسئولیتهای کلان ایشان در عرصه حکومتی بود.
رویایی به قیمت پایمال شدن خون شهیدان
اواخر عمر امام خمینی ایشان با امام وارد بحث میشود تا جنگ را به اتمام برسانند ولی با توجه به شرایطی که قطعنامه 598 دارد، امام نظرشان این بود که متجاوز باید معرفی شود و دشمن بابت ضررهایی که به ما رسانده است، غرامت بپردازد. هاشمی از خستگی نیروها، تمام شدن ادوات و ... سخن میگفت.
هاشمی بعد از اینکه نتوانست امام را قانع کند، به محسن رضایی میگوید که هرآنچه برای جنگ نیاز دارد، لیست کند و تحویل بدهد. هاشمی لیست تجهیزات نظامی رضایی را همراه با لیست نیازهای ارزی روغنی زنجانی رئیس برنامه و بودجه موسوی به نزد امام میبرد. وقتی حضرت امام دلسردی مسئولین را نسبت به جنگ میبیند، مجبور به پذیرش قطعنامهای میشود که دشمن بعثی عراق حاضر به پرداخت یک دلار هم برای غرامت به ایران نبود. به همین خاطر پذیرش چنین قعطنامهای واقعا نوشیدن جام زهر بود.
هاشمی بعد از رحلت امام خمینی
در این مستند صحنههایی از انتخاب آیت الله خامنهای به رهبری انقلاب اسلامی و تکاپوی هاشمی برای شورایی شدن رهبری را به نمایش میگذارد و درگیری اقتصادی، شکاف طبقاتی و توسعه طلبی غیر اسلامی در دوران ریاست جمهوری هاشمی را به تصویر میکشد.
هاشمی به دنبال اشرافیتزایی در بدنه مدیریتی جمهوری اسلامی است، چیزی که امروز از آن نالانیم. ریل قطار اقتصاد جمهوری اسلامی ایران را هاشمی در دولت سازندگی چید و شکاف طبقاتی از دوران سازندگی در بدنه اجتماعی و در میان مردم جدی شد.
به همین خاطر هاشمی از رای آوردن خاتمی ناراحت نبود. درست است که مردم به خاطر مخالفت با هاشمی، از خاتمی حمایت کردند ولی تا به حال برایتان سوال نشده است که پس چرا حبیبی معاون اول هاشمی در مسئولیت خویش در دولت خاتمی ابقا میشود و عمده وزرای هاشمی به دولت خاتمی انتقال پیدا میکنند و در دو دولت خاتمی ماندگار میشوند.
هاشمی معاصر، هاشمی گذشته
مستند نقش هاشمی در فتنه را به زیبایی روایت میکند. ابطحی به درستی در صحبتهایش در دادگاه گفته بود که موسوی از سر نادانی، خاتمی از سر خیانت و هاشمی از سر انتقامجویی وارد فتنه 88 شدند، اما سوال مهم این است که انتقام جویی از چه کسی؟
هاشمی روزگاری برای فلسطین کتاب مینوشت و خانوادههای ایرانی را دعوت میکرد تا فرزندانشان را برای جنگ به لبنان بفرستند ولی حالا از شعار نه غزه و نه لبنان حمایت میکند.
احمدی نژاد نیز با وجود اختلافات مکرر با هاشمی اما ریلگذاری اقتصادی را تغییر نداد. امروز هاشمی زنده است، چون ریل اقتصادی کشور به سمتی حرکت میکند که هاشمی در اواخر دهه شصت آن را تغییر داد و به سمتی برد که امروز نیز هیچ کس نمیداند انتهای داستانش چیست.
مستند را باید دید
مستند را باید دید، به خاطر زنده شدن خاطرات گذشته سرزمینمان و حضور افرادی که سالها لباس مسئولیت به تن داشتند و امروز چگونه در قامت اپوزیسیون جماعت حزب الله را میکوبند که هیچ گاه در بدنه حکومتی مسئولیت نداشتند.
امروز جریان نئولیبرال با تئوری مرگ اسلام جواد طباطبایی بر طبل مذاکره با آمریکا زدند ولی با برجام یک ارزن هم نسیبشان نشد تا اینکه ظریف بیاید و بگوید که ما در برجام به دنبال مقاصد اقتصادی نبودیم. این مستند به حافظه تاریخی ما یاری میدهد تا دوباره بازگردیم و در انتخاباتهای بعدی فریب گردنکشان و خائنان را نخوریم.
حمله روزنامههای اصلاح طلب به مستند هاشمی زنده است.
مستند را باید دید برای تبیین جایگاه افراد، آنها که مدعی دروغ بودن مستند هستند، چرا ادله خود را بیان نمیکنند، چرا برای مناظره جلو نمیآیند و ادله خود را یارای رقابت قرار نمیدهند؟ اندیشه را ما از کجا آوردهایم؟ خاطرات را از کجا آوردیم؟ آن روز که مرکز نشر شما خاطرات آیت الله رفسنجانی را مینوشت، فراموش کرده بود که روزگاری صدای مردم از اشرافیت بی حدومرزتان به ستوه میآید و دیگر نمیتوانید کاری کنید. /882/ی702/س
علی اصغر سیاحت
پاورقی
- خاطرات هاشمی رفسنجانی، سال 1370، سازندگی و شکوفایی، صفحه 236